کد خبر: ۳۱۰۶۴۲
تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۱:۱۷

 به «برلین» پایتخت دوم رژیم صهیونیستی خوش آمدید! (نگاه)

 
 
مترجم: سید محمد امین‌آبادی
در ۲۸ مارس(8 فروردین) هفته‌نامه صهیونیستی «یهودیان آلمانی» با خرسندی اعلام کرد که «تل‌آویو» به جدیدترین شهر خواهرخوانده «برلین» تبدیل خواهد شد و همه جناح‌های مجلس ایالتی برلین نیز با این تصمیم موافقت کرده‌اند. چند روز بعد، روزنامه«تاگس اشپیگل» آلمان اعلام کرد که «این دو کلان‌شهر نقاط مشترک بسیاری دارند». رسوایی از این بالاتر؛ نمایندگان احزاب مختلف در مجلس ایالتی برلین شامل دموکرات‌های مسیحی، سوسیال‌دموکرات‌ها و حزب سبز همراه با حزب «چپ» و جریان فاشیستی «آلترناتیو برای آلمان» تصمیم گرفته‌اند که بیش از پیش به قصابان نسل‌کش تل‌آویو نزدیک شوند و پیوند خود را با این قصابان نسل‌کش عمیق‌تر کنند آن‌هم در شرایطی که بخش‌های بزرگی از جهان به‌تدریج در حال فاصله گرفتن از این رژیم هستند. انتخاب یک شهر خواهرخوانده چیزی بسیار فراتر از یک اقدام نمادین است، به‌ویژه وقتی آن شهر پایتخت رژیمی است که تحت حاکمیت جنایتکاران جنگی قرار دارد. چنین تصمیمی بازتابی ا‌ست از منافع و ارزش‌های مشترکی که ظاهراً این دو شهر و ساکنانشان را به هم پیوند می‌دهد. آنچه در این شراکت به نمایش گذاشته می‌شود، بسیار گویاست؛ در حالی که یک‌سو مرتکب نسل‌کشی می‌شود، سوی دیگر از آن حمایت می‌کند، آن را ترویج می‌دهد و تأمین مالی‌اش را بر عهده می‌گیرد؛ در حالی که یک‌سو پاکسازی قومی انجام می‌دهد، سوی دیگر وانمود به بی‌خبری می‌کند؛ وقتی یک‌سو کودکان، روزنامه‌نگاران و کارکنان درمانی را عامدانه هدف قرار می‌دهد، سوی دیگر چشم می‌پوشد و همچنان شعار حقوق بشر سر می‌دهد؛ وقتی یک‌سو ملتی را از گرسنگی به کام مرگ می‌کشاند، سوی دیگر شانه بالا می‌اندازد و راه بی‌تفاوتی در پیش می‌گیرد.هر دو طرف (آلمان و رژیم صهیونیستی )، در بی‌اعتنایی به حقوق بین‌الملل و مرجعیت دیوان کیفری بین‌المللی، شریک‌ جرم هستند. این فهرست هنوز کامل نیست، اما حتی تا همین‌جا نیز یکی از مشمئزکننده‌ترین اتحادهای قابل تصور را رقم می‌زند. برلین و تل‌آویو، همان‌طور 
که رسانه‌های آلمانی به‌درستی اشاره کرده‌اند، واقعاً نقاط مشترک زیادی دارند.
تصمیم نمایندگان برلین پیامی روشن به جهان مخابره می‌کند درباره اینکه پایتخت آلمان امروز نماینده چه ارزش‌هایی‌ست و این تصمیم، نمادی‌ از یک فراموشی تاریخی است.شهری که خود چند دهه پیش در محاصره بود و همواره آن تجربه را به‌عنوان بخشی اساسی از حافظه جمعی‌اش بازگو می‌کند، اکنون جانب رژیمی را گرفته است که خود غزه را تحت محاصره دارد. 
برلین خود را همسو کرده است با پایتخت رژیمی که نه‌تنها نوار غزه را طی ۱۷ سال گذشته در محاصره نگه داشته، بزرگ‌ترین زندان روی زمین را ساخته و فلسطینی‌ها را «به گرسنگی غذایی» اجباری واداشته است، بلکه بیش از ۱۸ ماه است که دست به نسل‌کشی می‌زند؛ کارزاری که با حمایت کامل مردم تل‌آویو ادامه یافته است. اگر تجربه محاصره در جنگ جهانی دوم واقعاً و همان طور که سیا‌ستمداران آلمانی با وقار فراوان ادعا می‌کنند، تا این اندازه برای حافظه تاریخی برلین مهم و تعیین‌کننده بود، تنها یک انتخاب طبیعی و شایسته برای خواهرخواندگی وجود داشت و آن هم شهر غزه بود. اما بر خلاف غزه، برلین پس از جنگ جهانی دوم، در دوران محاصره تنها نماند. کشورهای غربی هواپیماهای کمک‌رسان را به آسمان این شهر فرستادند و به آن منطقه محاصره‌شده غذا رساندند و شوروی نیز مانع این کمک‌رسانی نشد. اگر نمایندگان برلین می‌خواستند به تجربیات تاریخی خود وفادار بمانند و مسئولیت اخلاقی برآمده از آن را به‌درستی ایفا کنند، می‌بایست در روز ۸ اکتبر ۲۰۲۳ (16 مهر 1402) هواپیماهای کمک رسان خود را راهی غزه می‌کردند نه اینکه خود را شریک جنایت نسل‌کشی کنند. آن‌ها حتی نباید لحظه‌ای به خواهرخواندگی با پایتخت یک رژیم جنایتکار فکر می‌کردند.
انتخاب پایتخت اسرائیل به‌عنوان شهر خواهرخوانده از سوی برلین، نشان می‌دهد که تا چه اندازه سیاستمداران آلمانی در سال‌های اخیر اجازه داده‌اند لابی صهیونیستی بر دستور کار سیاسی این شهر تسلط پیدا کند. دولت آلمان، به‌ویژه در شهر برلین، برخوردهایی انجام می‌دهد که با اصول بنیادین «حاکمیت قانون» در تضاد است. امروز تنها کافی‌ست که یک رویداد یا اظهارنظر، ضد رژیم اسرائیل‌، «یهودستیزی» تلقی شده و دستگاه سرکوب دولت آلمان فوراً به حرکت درآید. از کارزارهای تخریبی و یورش‌های پلیسی گرفته تا تعقیب قضائی فعالان و جرم‌انگاری همبستگی انسانی با غزه‌، هرگونه تظاهراتی در حمایت از حقوق فلسطینی‌ها در برلین با سرکوب وحشیانه پلیس ضد شورش نظامی برلین مواجه می‌شود.
حزب دموکرات‌مسیحی و حزب خواهر آن در ایالت بایرن، یعنی اتحادیه سوسیال مسیحی بایرن پس از پیروزی در انتخابات یک استعلام جزئی از دولت فدرال با عنوان «بیطرفی سیاسی سازمان‌های تأمین‌شده از بودجه دولت» ارائه دادند. این استعلام شامل بیش از ۵۰۰ سؤال بود که به‌طور مشخص سازمان‌های مدنی منتقد نسل‌کشی اسرائیل را با هدف محروم‌سازی آن‌ها از منابع مالی دولتی هدف قرار می‌داد.جای تعجب ندارد که در این استعلام حتی یک نهاد وابسته به لابی صهیونیستی گنجانده نشده است با آن‌که این گروه‌ها آشکارا سیاسی هستند. برعکس، این گروه‌ها به‌عنوان بازوهای تبلیغاتی برای هدف صهیونیستی و نسل‌کشی اسرائیل علیه مردم فلسطین عمل می‌کنند. اما شاید مهم‌تر از همه این باشد که دو سال پیش، بودجه مالیات‌دهندگان برای یکی از گروه‌های لابی صهیونیستی تقریباً دو برابر شد و به مجموع سالانه ۲۳ میلیون یورو (معادل ۲۵ میلیون دلار) رسید. یک سازمان صهیونیستی دیگر نیز به‌طور علنی از سوی وزارت کشور تأمین مالی می‌شود.پرسش این است که دقیقا کدام منفعت عمومی‌ از این سازمان‌ها به جامعه آلمان می‌رسد؟
در ۱۹ فوریه ۲۰۲۵ (1 اسفند 1403) شهردار برلین، از طرف لابی صهیونیستی بر رئیس دانشگاه «فریه»‌، فشار وارد کرد تا سخنرانی «فرانچسکا آلبانیز»، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور فلسطین اشغالی در این دانشگاه لغو شود. گویی این کافی نبود، برلین در ۱‌آوریل(12 فروردین) اقدامی شبیه به دولت ترامپ انجام داد و اعلام کرد سه شهروند اتحادیه اروپا و یک شهروند آمریکا صرفاً به دلیل شرکت در تظاهرات حمایت از غزه، اخراج می‌شوند. این افراد هیچ جرمی مرتکب نشده بودند. اما در برلین، آزادی بیان دیگر قابل تحمل نیست، به‌ویژه وقتی برای دفاع از حقوق فلسطینی‌ها مورد استفاده قرار گیرد. این اقدام پیامی روشن ارسال می‌کند: هر کسی که خواستار عدالت برای فلسطینی‌ها باشد، اکنون هدف سرکوب دولتی است. اگر دادگاه‌ها نتوانند این سقوط به سمت دیکتاتوری را متوقف کنند، شهروندان آلمانی ممکن است به‌زودی به دلیل انتقاد از جنایات جنگی اسرائیل به زندان بیفتند و شهروندان خارجی مقیم آلمان نیز با خطر اخراج مواجه خواهند بود.
پس از آنکه نمایندگان پارلمان آلمان در سال ۲۰۱۷ به‌طور یکپارچه تعریف «اتحادیه بین‌المللی یادبود هولوکاست» (IHRA) از یهودستیزی را پذیرفتند، عواقب واقعی این اقدام برای دموکراسی آلمان در پرتو نسل‌کشی مستمر صهیونیستی علیه مردم فلسطین آشکار شد. دو طرح مهم که در نوامبر ۲۰۲۴ و ژانویه ۲۰۲۵ در پارلمان آلمان تصویب شدند، به‌طور چشمگیری جامعه آلمان را دگرگون کردند و مسیر را برای تأثیر بیشتر رژیم صهیونیستی بر این کشور هموار کردند. اولین حمله به دموکراسی آلمان تحت رهبری صهیونیست‌ها در نوامبر(آبان1403) با تصویب قطعنامه «هرگز همین الان است: حفظ و تقویت زندگی یهودیان در آلمان» رخ داد. تصویب این قطعنامه به دولت آلمان این امکان را می‌دهد که به‌طور اصولی در زندگی اجتماعی مردم دخالت کند و هر فردی، یهودی یا غیر یهودی، را به‌عنوان یهودستیز معرفی کند و کسانی را که علیه رژیم صهیونیستی و جنایات جنگی آن صدای اعتراض بلند می‌کنند، مجازات کند.
حمله دوم به دموکراسی در آلمان، ۲۸ ژانویه(9 بهمن 1403) با تصویب قطعنامه «یهودستیزی و دشمنی با اسرائیل در مدارس و دانشگاه‌ها» صورت گرفت. این قطعنامه به‌طور فاحشی به استقلال دانشگاه‌ها و آزادی پژوهش و تدریس حمله می‌کند. تحت پوشش نگرانی از افزایش فرضی یهودستیزی در مدارس و دانشگاه‌ها، این اتهام به ابزاری برای خاموش کردن صدای اساتید و دانشجویان منتقد تبدیل شده است. با نگاهی به پیشینه نمایندگان پارلمان آلمان متوجه می‌شویم که رژیم صهیونیستی در پشت تصویب این قطعنامه‌ها بوده است. نمایندگان پارلمان آلمان به‌جای دفاع از حقوق دموکراتیک یا ایستادگی در برابر نفوذ فزاینده صهیونیسم، به همدستان داوطلب طرحی تبدیل شده‌اند که نه تنها نهادهای آلمان بلکه خود دموکراسی این کشور را نیز از درون فرو می‌پاشاند. برلین که زمانی با عنوان «فقیر اما جذاب» شناخته می‌شد، جوانانی از سراسر جهان، نخبگان فرهنگی و دانشمندان برجسته را به‌سوی خود جذب می‌کرد. اما آن دوران دیگر به پایان رسیده است. امروزه، برلین به ابزاری برای سوءاستفاده از اتهام یهودستیزی در جهت تخریب دموکراسی تبدیل شده و تیشه به ریشه آزادی اندیشه، بیان، پژوهش و آموزش زده است. برلین با شراکت رسمی‌اش با تل‌آویو، به پناهگاهی امن برای برتری‌طلبان صهیونیست‌، نژادپرستان و برای سربازان اسرائیلیِ مرتکب جنایات جنگی در غزه، و برای مقامات تحت تعقیب دولت اسرائیل تبدیل شده است. به برلین پایتخت سرکوب حامیان فلسطین خوش آمدید.
منبع: میدل ایست آی